پلاک اول

ما می‌گوییم تا شرک و کفـر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم. امام خمینی (ره)

پلاک اول

ما می‌گوییم تا شرک و کفـر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم. امام خمینی (ره)

إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ(سوره فصلت آیه 30 ) در حقیقت کسانى که گفتند پروردگار ما خداست‏ سپس ایستادگى کردند فرشتگان بر آنان فرود مى‏آیند [و مى‏گویند] هان بیم مدارید و غمین مباشید و به بهشتى که وعده یافته بودید شاد باشید

طبقه بندی موضوعی

۱۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

۳۱
خرداد

مقدمه:


از روز ازل بنای بنده برای تاسیس این وبلاگ گذاشتن مطالبی بود

که از نظر خودم  درست هست.

اهل هیچ جبهه  سیاسی چپ  و راست نیستم.

چون  اصلا این   احزاب سیاسی و سیاست بازی  قبول ندارم.

خلاصه  عرائضم 
اهل سیاست نیستم  اما سیاست اهل من هست!


روضه نوشت :
این روز ها زیاد میشنویم که باید با غرب چالشی نداشته باشیم!

 
و  همچنین شعار تنش زدایی از حلقوم برخی ها در میاد!

و به ما هم  لقب افراطی  و بی سواد  و الخ میدن چ
ون اصولا دوس داریم  با   دولتهای استکباری مثل امریکا  و   رژیم جعلی اسرائیل   یا   دولتهای سفاک منطقه مثل دولت  ال  یهودی بجنگیم  بجنگیم(صرفا جهت تاکید دوبار  بجنگیم  اوردم) و  در راه حق دشمن بتراشیم.

به این افراد توصیه میکنم روایت زیر بخونند.


مردی بنام ((جمیل)) سالیان دراز منشی دربار ساسانیان بود. او عصر علی (ع) را درک کرد و در ایّام حکومت آن حضرت سخت فرسوده و پیر شده بود. موقعیکه امیر المومنین (ع) به نهروان آمد و از حال جمیل پرسش فرمود گفتند در قید حیات است. دستور داد احضارش کنند، وقتی شرفیاب شد حضرت در اوّلین برخورد دید که هوش و حواس و ذهن پیر مرد سالم است و تنها چشم خود را از دست داده است از او سؤال کرد : ای جمیل شایسته است انسان چگونه باشد ؟ جواب داد: باید دوستانش کم باشند و دشمنانش بسیار. فرمود ای جمیل سخن تازه و بیساقبه ای میگوئی. همه ی مردم در این نظریّه متّفقند که داشتن دوست زیاد بهتر است. عرض کرد : مطلب آن طور نیست که گمان کرده اند و سپس توضیح داد که :
دوستان زیاد وقتی به انجام حاجت آدمی دست می زنند آنطور که باید و شاید به انجام وظیفه قیام نمی کنند و نتیجه ی معکوس عاید می گردد. مثل آنکه زیادی کشتی بان باعث غرق کشتی می شود. حضرت فرمود : اینکه میگوئی صحیح است چه آنکه من آنرا آزمایش کرده ام .
پس از آن فرمود : بسیاری دشمن چه فایده دارد ؟ جواب داد وقتی دشمنان انسان زیاد باشند آدمی همواره مراقب کارهای خویشتن است، می کوشد تا سخنی نگوید که از وی خرده بگیرند ، یا لغزشی از او بروز نکند تا مورد موأخذه واقع شود و بر اثر مراقبتها و دقّتهای پی گیر برای همیشه از خطا و لغزش مصون خواهد ماند. علی (ع) گفته ی پیرمرد را پسندید و نیکو شمرد و مورد تأییدش قرار داد.بحار ،جلد 8، ص738



باشد تا رستگار شویم...
  • من الغـــریب الی الغـــریب
۳۰
خرداد

برداشتازاد

اینکه مردم کوفه سست شدند یکی به همین خاطر بود؛ می گفتند درست است که معاویه آدم بدی است ولی با رعیت خیلی خوب است، ببین با شامیها چگونه رفتار می کند! چقدر شامیها از او راضی هستند! آنهایی که معاویه را شناخته بودند به این صورت شناخته بودند که درست است که آدم بدی است اما حاکم خوبی است، اگر او حاکم شود هیچ فرقی میان مردم کوفه و غیر کوفه نخواهد گذاشت. مخصوصاً معروف شده بود به حلم و بردباری. معاویه یک حلم سیاسی ای داشت و مورخین به او عیب گرفته اند که نتوانست حلم سیاسی خود را در مورد کوفه عملی کند، و اگر می کرد از نظر معنوی هم پیروز می شد. معاویه معروف بود به حلم سیاسی. مردم می رفتند به او فحش می دادند، می خندید و در آخر پول می داد و آنها را جلب می کرد. می گفتند برای حکومت بهتر از این دیگر نمی شود پیدا کرد، حالا آدم بدی است آدم بدی باشد. امام حسن هم بر همین اساس [تصمیم به صلح گرفت، و گویی به مردم می گفت ] بسیار خوب، ما این آدم بد را آوردیم که کارها را خوب انجام دهد، حال ببینید آن طور که شما انتظار دارید که این آدم بد کارها را خوب انجام دهد انجام خواهد داد یا انجام نخواهد داد. هرگز معاویه به عنوان یک حاکم جائر شناخته نشده بود؛ به عنوان یک مرد جاه طلب شناخته شده بود نه بیش از آن.مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 656


پ ن:امشب بعد افطار   در اوج خستگی  این مطلب  از  شهید مطهری خوندم ذهنم ناخودآگاه  پرواز نمود سمت  اقایون معتدل که در حال پروژه

تطهیر سازی دولت آمریکا هستند.حتی برای  این پروژه حاضر هستند،

در روزنامه های زنجیره ای خودشون  مراسم تشییع شهدا تبدیل به مراسم خنثی کنند.   وقتی هم در این امر شکست میخورند.   دست به تخریب افرادی که در مراسم تشییع  شعارهای  ضد امریکایی  و الخ میدادن بزنند.


در طی24ساعت اخیر هم که موجی راه افتاده  که چرا صداو سیما

در بازی والیبال دیشب سرود ملی این   کشور سفاک پخش نکرد!



  • من الغـــریب الی الغـــریب
۲۹
خرداد


زبیر

سکانس اول:
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید : انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع او آراء تبتدع یخالف فیها کتاب الله /نهج البلاغه خطبه 50
آغاز پیدایش فتنه ها پیروى از هوا و هوسها و بدعتهایى است که با کتاب خدا مخالفت دارد


سکانس دوم نمازجمعه سال61 :
هاشمی با حمله شدید به آل سعود گفت : کاخ نشین های دنیای عرب ، مدعیان اسلام این ها تازه نوکر آن ها هستند ، این دیگر چقدر پستی است ، خادم الحرمین ، در کنار کعبه مقدسه بنشیند و نوکر پول بده نه پول بگیر نوکر پول بده آمریکا باشد و این جنایت بیخ گوشش درست بشود و آن هم از آن جا بگوید که : ملک خالد برای ما دق کرد . حالا خدا کند که دق کرده باشد . یعنی این قدر شعور داشته باشد که دق کرده باشد . شاید منظورش این بوده که کشته اندش ، اگر باشد خودش یک معنایی است



سکانس سوم:
عربستان لازم نیست هیچ کاری انجام بدهد، اگر نفت را به اندازه سهمیه اپک تولید کند، هیچ کس نمی‌تواند به ما تعرض کند. چون اقتصاد دنیا نمی‌تواند خالی از نفت ما باشد، فکر می‌کنم هنوز ایجاد روابط خوب مقدور است. ولی انسان‌هایی اینجا هستند که می‌بینید نمی خواهند."متن کامل آن در شماره بهار 1391 فصلنامه به چاپ رسیده است.

تاریخ نوشت:برداشت از متن تاریخی زیر کاملا آزاد هست

حضرت علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه حکمت 453 درباره زبیر فرمود مازال الزبیر رجلا منا اهل البیت حتى نشا ابنه المشئوم عبدالله .... زبیر همواره مردى از ما اهل بیت بود تا آنکه پسر نافرخنده اش ‍ عبدالله به جوانى رسید.


در انقلاب خود مان هم تعاریفی از افرادی با این مضمون که اگر فلانی زنده باشد انقلاب تامین می شود داریم.همچنین افرادی  را داریم که  فرزندشون وسط فتنه زیر کالج ساندویچ  با  طعم شعار  علیه نظام و ولایت  می خوردن!
 یا فرزندی که
صرفا   برای  ادامه تحصیل با طعم   ارتباط گیری با    اپوزیسیون خارج نشین  جهت تحصیل  به  انگلیس رفت بود  اتفاقی با ضد انقلاب ارتباط گرفت!

خب  بریم سر  تعریف داستان تاریخیمون زبیر که در کنار دنیا
، عقبی خودش از دست داده بود( قال الصادق (ع) :« رأس کلّ خطیئه حبُّ الدنیا »(کافی، ج2، باب حب الدنیا، ص315 )
ریشه همه بدی ها و خطاها، حبّ و دلبستگی به دنیا است.)

 آخر  از لشکر فرار کرد، در راه خوابش برد شخصی او را دید و شناخت و سر او را از تن جدا کرد و به نزد امیرالمؤمنین آورد.وقتی سر زبیر را نزد حضرت علی علیه‌السلام آوردند حضرت با ناراحتی فرمود: القاتل و المقتول فی النار (پس زبیر قطعا جهنمی است.
)

آیه نوشت و نتیجه بحث:

«وَاعْلَمُوا أَنَّما اَمْوالُکُمْ وَاَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللّهَ عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظیمٌ.»(1)

[و بدانید که اموال و فرزندان شما وسیله آزمایش اند و نزد خدا پاداشى بزرگ هست

  • من الغـــریب الی الغـــریب