![شهید](http://bayanbox.ir/view/8067173495923052823/1434647691167160-2.jpg)
وقتی دلت گرفته برای التیامش مجبوری فیلمهای دفاع مقدسی ببینی و با خودت روضه بخوانی
سکانسهایی که واسه خودت روضه مکشوف هست اما اهل روضه ای کنارت نمیبینی.یا اگر هم ببینی مجبوری واس چرکین نشدن خود صاحب روضه سکوت اختیار کنی
لیلا: چشات چی شده؟
سعید:گرفته به بال فرشــته ها
لیلا:کدوم فرشـــته ها؟!؟
سعید: تو که میشناسیشون.مگه اینجا نمیان؟!؟
لیلا:تیــر خورده؟
سعید:تیر؟!؟ یه روز فرشته ها اومدن سراغمون یه دسته بودیم میخواستن ببرنمون، حساب کردیم دیدیم ما بیشتر از فرشته ها هستیم.اونا یه سری رو انتخاب کردن و بقیه رو هم نشون گذاشتن که اگه یه روزی برگشتن حق تقدم با ما باشه یکی رو پاش نشونه گذاشتن یکی رو دستش یکی هم مثل من رو چشماش
لیلا: خوشبختانه اینجا از اون فرشته ها نمیان
سعید : مطمئنی؟!
لیلا: آره، تا اینجا اندیشه و فکر باشه ، این فرشــته ها حق ورود ندارند!
سعید:پس باید خیـــلی تنــها باشی
از کرخه تا راین//حاتمی کیا
پ ن: این روزها فرشته ها دارن به مملکت ما برمیگردن
خدا کنه مارو سوار بالهاشون کنند