از وین تا وین!
مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام در تیرماه 1394 قبل از انجام توافقات وین صراحتا عرض کردند که ما به آژانس بدین هستیم.
ما با
موکول کردن هر اقدامى به گزارش آژانس مخالفیم. ما به آژانس بدبینیم؛ آژانس نشان
داده که هم مستقل نیست، هم عادل نیست. (مقتدا 2/4/94)
اما در متن توافق وین که در تاریخ 23تیر منتشر شده،بارها تأکید شده است که این آژانس است باید اطمینان حاصل کند و گزارش بدهد که برنامه هسته ایران صلح آمیز است.
18. The UN Security Council resolution endorsing this JCPOA will terminate all provisions
of previous UN Security Council resolutions on the Iranian nuclear issue - 1696
(2006), 1737 (2006), 1747 (2007), 1803 (2008), 1835 (2008), 1929 (2010) and
2224 (2015) – simultaneously with the IAEA-verified implementation of agreed
nuclear-related measures by Iran and will establish specific restrictions, as
specified in Annex V.[1] (صفحه 11)
18. قطعنامه ای از شورای امنیت سازمان ملل متحد که
برجام را تایید خواهد کرد، تمام مفاد قطعنامههای قبلی شورای امنیت در خصوص موضوع
هستهای ایران- یعنی قطع نامه های 1696 (2006)، 1737 (2006)، 1747 (2007)، 1803 (2008)، 1835 (2008)، 1929
(2010) و 2224 (2015) - را همزمان با اجرای اقداماتِ توافق
شده ی مرتبط با صنعت هستهای توسط ایران، و با #راستی_آزمایی این اقدامات
#توسط_آژانس ، به نحو مشخص شده در پیوست 5 لغو کرده و محدودیتهای خاصی را به نحو
مشخص شده در پیوست 5 برقرار خواهد کرد؛]1[
دلایلی که رهبر معظم انقلاب صراحتا اعلام می کنند ما به آژانس بینالمللی انرژی اتمی بدبین هستیم و این آژانس را وابسته می دانند در ذیل می آید.
مصاحبه «رابرت کلی» بازرس
سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی درعراق با پایگاه «دموکراسی اکنون تاریخ 8/2 /93 :
در سال 1995 و هنگامی که بازرسان در حال کار در عراق بودند و مقامات بغداد هم با آنها همکاری میکرند، برخی با ارائه مدارک جعلی سعی در به انحراف کشیدن تحقیقات داشتند؛ مدارک موجود در خصوص لولههای آلومینیوم به عنوان یک نمونه بارز از این مدرکسازیها می توان اشاره کرد.
روزنامه هافینگتن پست:
مقامات ایرانی به شدت نگران نظام بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی هستند و بیم آن دارند که ایران نیز به سرنوشت مشابه عراق مواجه شود، چرا که پیش از حمله نظامی غرب به این کشور در سال 2003، آژانس بین المللی انرژی اتمی خواستار بازرسی از تاسیسات عراق شد و صدام حسین این درخواست را پذیرفت. بازرسان آژانس همه جا را گشتند و هیچ مدرکی دال بر وجود سلاح های اتمی در عراق پیدا نکردند با این حال عراق مورد تهاجم نظامی قرار گرفت.
خاطرات مذاکرات را از زبان خود فعالین این عرصه ورق میزنیم تا یقین کنیم که آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم مستقل نیست، هم عادل نیست.
خاطرات اقای البرادعی که در کتاب خاطرات خود تحت عنوان «عصر فریب»
امده است.
ضمن روایت جلسه ای با بوش رییس جمهور آمریکا درباره
پرونده هسته ای ایران می نویسد: «در ارتباط با ایران بر ضرورت پیش گرفتن سیاست تهدید و پاداش
تاکید کردم.» صفحه
148
اگر کسی به خاطر استفاده نابجا از اصطلاح مدرک، اعتبار خود را از دست داده باشد، این، امریکایی ها متحدان آن بودند که با حمله مصیبت باری وارد جنگ عراق شدند، ما هر روز در عراق شاهد مدرکی بودیم که ناشی از تمایل آمریکا و انگلستان برای ارتقای اطلاعات جاسوسی و بررسی نشده به عنوان مدرک بود. حمله به آزانس بین المللی انرژی اتمی به دلیلی تبعیت از حقایق، به نحو بی شرمانه ای ریاکارانه بود ص 149
بعضی از موضوعات بازررسی اتمی بر طرف شده بودند،
زیرا ایران اطلاعاتی را فراهم کرده بود که مدت ها به دنبال آن بودیم. اما این
موفقیت محکوم شد. حقیقت این بود که آمریکایی ها تنها می خواستند ایران را به عنوان
یک دولت منفور کارشکن نشان دهند که از وظایف بین المللی خود تخطی کرده و مستحق
تنببیه های بیشتر است
ص298
محمد جواد ظریف در صفحه ۲۳۳ کتاب خاطرات خود تحت عنوان «آقای سفیر» با گلایه شدید از البرادعی به خاطر گزارش های سیاسی و غیر عادلانه آژانس علیه ایران،وی را مسبب اصلی ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت می داند و می نویسد:
«آقای
البرادعی به ناحق برای این که مشکلش را با امریکا حل کند و یک دوره دیگر نیز باقی
بماند، این عبارت را وارد این گزارش کرد. هیچ مبنای حقوقی برای این که آقای
البرادعی بتواند عبارت “Breach of the obligation to comply” را
در گزارش آژانس علیه ایران به کار ببرد وجود نداشت. در صورتی که همین
عبارت بود که ما را به شورای امنیت برد.
کتاب خاطرات هسته ای حسن روحانی با عنوان «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای :
صفحات ۱۸۶ و ۱۸۷ کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای به روایت تخلف البرادعی از وعده اش به ایران می پردازد و می نویسد:
«در
مذاکرات تهران (سعد آباد) تعلیق را در حد مجوزی که از سران نظام داشتیم و در
چارچوب توافق با البرادعی قبول کردیم و لذا در بیانیه نوشته شد: در "چارچوب
تفسیر آژانس" البته البرادعی بعدا
تحت فشار اروپا تخلف کرد و آژانس هم با تفسیر جدیدی علاوه بر نطنز، قطعه سازی و
مونتاژ را هم جزو موارد تعلیق اعلام کرد ... خطاب به
البرادعی اضافه کردم که شما در تهران به من گفتید معنای تعلیق در حد گازدهی است.
چرا تخلف کردید؟ گفت نظر من همان است که در تهران گفتم ولی این تفسیر گروه فنی ما
است!»
صفحه 233 برای نشان دادن جاسوسی بازرسان
آژانس
آژانس هم می گفت که می داند گزارش پلونیوم یا چشمه
نوترونی در کدام ساختمان و کدام اتاق و در کدام کشوی سازمان موجود است.
در صفحه ۲۲۳ و ۲۲۴ صراحتا از دور زدن ایران توسط البرادعی و سه کشور اروپایی سخن می
گوید
«به آنها (وزرای سه کشور) گفتم ما در مذاکرات
تهران با هم توافق کردیم که بر مبنای تعریفی که مدیرکل آژانس از تعلیق داشته است
اقدام کنیم ولی شما بر خلاف تعهدتان به البرادعی نامه نوشته و به او فشار آورده و
گفته اید که تعلیق را به صورت وسیع تری تعریف کند. البرادعی
به من گفت که سه کشور برای من
نامه فرستاده و گفته اند تعلیق، این چنین تفسیر شود. قرار ما این بود که با صداقت
با هم رفتار کنیم!»
نمونه های متعددی ازدبه کردن آژانس در ادامه بیان میشود.
1-اولین گزارش آژانس در باره برنامه هستهای ایران در
تاریخ6 ژوئن 2003
و اولین قطعنامه
در شورای حکام علیه ایران در تاریخ12 سپتامبر 2003 صادر شد .در اولین گزارشهای آژانس تنها
نگرانی که آژانس اظهار میکرد، وجود آلودگی در مراکز هستهای ایران بود به طوری که
در چهارمین گزارش در 5/12/82 ( 24 فوریه 2004) Gov/2004/11/para 75، ضمن
اشاره به نگرانی از عدم اشاره به سانتریفیوژ P2 و
نگرانی از هدف تولید پولونیوم 210، این جمله را البرادعی در بند 75 نوشت: «تا
آلودگی با غنای بالا و پائین حل نشود؛ خیلی مشکل است که آژانس تأئید کند هیچ مواد
یا فعالیت اظهار نشدهای وجود ندارد.» در حالی که در گزارش های بعدی که موضوع
آلودگی حل شد؛ آژانس این جمله را به نحو دیگری عوض کرد و گفت: «تا ایران پروتکل را
اجرا نکند؛ آژانس نمیتواند فقدان مواد یا فعالیتهای اظهار نشده را تایید کند»!
اما پس از اجرای پروتکل از سمت ایران آژانس در بند 49
و 50 گزارش دوم سپتامبر 2005 (Gov/2005/67) مجددا حرف خود را عوض کرد و ضمن
اعتراف به اینکه آژانس صلاحیت رسیدگی به غیراز مواد هستهای را ندارد، برای اولینبار
اظهار داشت:
«با توجه به سالها پنهانکاری، شفافیت کامل ایران
فراتر از پادمان و پروتکل اجتناب ناپذیر است که شامل دسترسی به افراد و اسناد
مربوط به تدارکات، تجهیزات دو منظوره، برخی از کارگاههای نظامی و محلهای
تحقیق و توسعه میباشد.
بدون چنین شفافیت، توانمندی آژانس به ویژه برای تهیه کرونولوژی
تحقیق و توسعه غنیسازی را که برای راستی آزمائی صحت و
کامل بودن اظهارات ایران، محدود خواهد بود.»
ایران برای حسن نیت، درخواستهای فوق الذکر آژانس را هم قبول
کرد
و اسناد مربوط به تدارکات دسترسی داد و نیز به
کارگاههای مورد نظر آژانس (از جمله چند کارگاه نظامی که تولید قطعات
سانتریفیوژ میکردند) مورد دسترسی آژانس قرار داد اما باز هم آژانس دبه کرد
و در تاریخ 27 فوریه 2006 (بند
38 Gov/2006/15) موضوع جدیدی را تحت عنوان
مطالعات ادعائی! (شامل نمک سبز، انفجار قوی و موشک فراجوی) مطرح کرد
و در بند 53 و 54 گزارش فوق آورد:
«هرچند آژانس هیچ انحرافی از ایران ندیده است ولی
نمیتوانیم اعلان کنیم که ایران فعالیت اظهار نشده نداشته است! و به دلیل فقدان
سند صحیح در باره تولید قطعات سلاح هستهای با توجه به اطلاعات جدید نتیجه گیری در
باره ایران زمانبر خواهد بود حتی اگر پروتکل اجرا شود. لذا باید ایران شفافیت کامل فراتر از
پادمان و پروتکل داشته باشد»!
2
-علیرغم اینکه ایران اجازه بازدید مراکز نظامی مانند
شیان و موارد مرتبط با آنرا در تاریخ 8-10 تیر 83 ( 29 ژوئن تا اول ژوئیه 2004 )
داد و علیرغم همکاری وسیع و اذعان آژانس مبنی بر صحت اظهارات ایران درباره تخریب
لویزان وموضوع شمارشگر بدن (Gov/2005/67; para38&39) و عدم
یافتن فعالیت ممنوعه در چندین نوبت، متأسفانه آژانس بیصداقتی به خرج داد و پس از
گذشت 6 سال، در پیوست گزارش نوامبر2011
به عنوان « محل فعالیتهای اظهار نشده» از آن یاد کرد و آن را نشانه «فعالیتهای نظامی
در موضوع هستهای» و «موجب نگرانی» میداند!
3-در سال1383 شورای عالی امنیت ملی مصوبه به عنوان
اعتمادسازی تصویب نمود.در تاریخ18 دی83 ( 7
ژانویه ) نماینده جمهوری اسلامی به وین رفته و در خصوص بازدید از پارچین ( نحوه،
محلها، چارچوب) با نمایندگان آژانس مذاکره نمودند و در این جلسه آژانس نقشهای از
کل سایت پارچین ارائه داد
که در آن کل سایت پارچین را به چهار منطقه تقسیم کرده بودند. قرار شد که آژانس از
4 منطقه پارچین یکی را به میل خود انتخاب نماید.
آژانس منطقه1 را انتخاب کرد و از این منطقه نیز
تعدادی از ساختمانها ( 3 ساختمان و 11محل) را به میل خود انتخاب نمود و چارچوبی را برای
بازدید
تعیین شد و طی این
چارچوب مقرر شد
که باید آژانس در صورت فقدان اتهاماتی که زده است،پرونده را ببندد.در تاریخ 23دی
83 هیات
آژانس به تهران آمد
صبح روز 24 دی 83 ( 13 ژانویه 2005) قبل از بازدید
از پارچین، در هتل محل اقامت برای بار سوم بر توافقات وین تاکید شد سپس اجازه حرکت
به بازرسین داده شد.
آژانس علیرغم اینکه در پارچین هیچ فعالیت غیرمعمول
مشاهده نکرد برخلاف
توافقات وین قرار بود
فقط یک بار اجازه بازدید داده شود
دبه کرد
در 7/2/2005 (18/11/83) درخواست بازدید مجدد را از منطقه
4 پارچین (طبق نقشه فوق الاشاره) مطرح نمود و برای تاریخ 22 فوریه زمان تعیین کرد!
با توجه به فشارهای بین المللی و گزارش های مکرر
البرادعی مبنی بر اینکه ایران با بازدید مجدد از پارچین موافقت نکرده است، و قطع
نامه سپتامبر 2005شورای حکام،در تاریخ 10 آبان 84(اول نوامبر 2005) با
موافقت شورایعالی امنیت ملی مبنی بر اینکه این آخرین بار است که اجازه بازدید داده
میشود، اجازه بازدید دور دوم و آخرین بار داده شد.
در این بازدید از 4 ساختمان و 8 محل دیگر در منطقه
4 بازدید و نمونهبرداری شد(جمع ساختمانها و محلهای بار اول ودوم به26 محل رسید)
.آقای هاینونن در مقابل دکتر لاریجانی(دبیر شورایعالی امنیت
ملی وقت) گفته بود که اطمینان میدهد که اگر نتیجه بازدید دوم از پارچین همانند
دفعه اول باشد پرونده پارچین برای همیشه بسته خواهد شد.
علیرغم اینکه این بار نیز آژانس اذعان کرد هیچ مورد غیرمعمولی
مشاهده نکرد5 (GOV/2005/87) متاسفانه آژانس باز هم خلف وعده
کرد و در گزارش نوامبر 2011 اتهامات جدیدی را به پارچین وارد کرد.
4-بعد از توافق ژنو با وجود اینکه ایران تمامی تعهدات
خود در توافق ژنو را اجرا کرده است
طبق گزارش اقای آمانو در آبان93 (نوامبر2014)نتیجه
گیری شده است که نمی
توان درباره ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران قضاوتی بشود!
»درحالی که آژانس به فعالیت های راستی آزمایی در خصوص عدم انحراف مواد هسته ای اعلام شده در تاسیسات هسته ای و مکان های خارج از تاسیسات هسته ای اعلام شده از سوی ایران که تحت توافقنامه پادمان هستند، ادامه می دهد ، آژانس در وضعیتی قرار ندارد که اطمینان موثقی درباره فقدان فعالیت ها و مواد هسته ای اعلام نشده در ایران ارائه دهد، و بنا بر این نمی تواند نتیجه گیری نماید که تمامی مواد هسته ای در ایران در فعالیت های صلح آمیز هستند.»