پلاک اول

ما می‌گوییم تا شرک و کفـر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم. امام خمینی (ره)

پلاک اول

ما می‌گوییم تا شرک و کفـر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم. امام خمینی (ره)

إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ(سوره فصلت آیه 30 ) در حقیقت کسانى که گفتند پروردگار ما خداست‏ سپس ایستادگى کردند فرشتگان بر آنان فرود مى‏آیند [و مى‏گویند] هان بیم مدارید و غمین مباشید و به بهشتى که وعده یافته بودید شاد باشید

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جزا» ثبت شده است

۱۴
مرداد

دربرابر خداعصیان کنیم جزایی را که حقمون هست میبینیم 


جزای  دنیایی  : به خودت میای میبینی نعمتی  را که   باعث ارامشت هست  ازت   میگیره


جزای اخروی:«ان شجرت الزقوم* طعام الاثیم* کالمهل یغلی فی البطون* کغلی الحمیم* خذوه فاعتلوه الی سواء الجحیم* ثم صبوا فوق رأسه من عذاب الحمیم* ذق انک انت العزیز الکریم؛ مسلما درخت زقوم خوراک گناه پیشه است. مانند مس گداخته در شکم های خویش. مانند جوشیدن آب جوشان. ندا آید او را بگیرید و به میان دوزخ بکشانید آنگاه روی سرش از عذاب آب جوشان بریزید. بچش که تو به خیال خود همان نیرومند گرامی هستی.» (دخان/ 43- 49)


این  فراز از صحیفه سجادیه  را هم امشب بخوانیم  تا خدا از سر عصیانمون بگذره



―    پروردگارا، گناهانم مرا ساکت ساخته ‌و‌ سخنم ‌را‌ بریده است، ‌پس‌ ‌من‌ هیچ دلیلى ندارم ‌و‌ ‌از‌ این ‌رو‌ ‌من‌ اسیر گرفتاریهایم هستم ‌و‌ ‌در‌ گرو اعمال خویشم ‌و‌ ‌در‌ گناهانم متحیرم ‌و‌ ‌در‌ نیتم سرگردانم ‌و‌ ‌در‌ راه وامانده ام.

―    خود ‌را‌ ‌در‌ جایگاه فرومایگان گناهکار قرار داده ام، جایگاه شقاوت پیشگانى ‌که‌ ‌بر‌ ‌تو‌ جسارت ورزیدند ‌و‌ وعده هاى ‌تو‌ ‌را‌ سبک پنداشتند.

―    خدایا پاک ‌و‌ پیراسته اى! ‌چه‌ جراتى بود ‌که‌ ‌به‌ حریم ‌تو‌ جسارت کردم ‌و‌ ‌چه‌ فریبى بود ‌که‌ ‌با‌ ‌آن‌ خود ‌را‌ گول زدم؟!

―    اى سرور من، ‌بر‌ ‌با‌ صورت ‌به‌ زمین خوردنم ‌و‌ ‌بر‌ لغزش گامهایم رحم ‌کن‌ ‌و‌ ‌بر‌ جهلم ‌با‌ بردباریت ‌و‌ ‌بر‌ سوء کردارم ‌با‌ احسانت رفتار نما. چرا ‌که‌ ‌من‌ ‌به‌ گناهم اقرار دارم ‌و‌ ‌به‌ خطاى خویش معترفم ‌و‌ اینک این دست ‌من‌ ‌و‌ این موى پیشانى ‌من‌ است ‌که‌ ‌در‌ ‌کف‌ توست، تسلیمم ‌که‌ مرا قصاص کنى. رحم ‌کن‌ ‌بر‌ سالخوردگیم ‌و‌ ‌بر‌ افول روزهاى عمرم ‌و‌ ‌بر‌ نزدیک شدن مرگم ‌و‌ ‌بر‌ ناتوانى ‌و‌ نیازمندى ‌و‌ بیچارگیم.


پ ن:

وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسیماهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصى وَالاَْقْدامِ


و از تو امان خواهم در روزى که شناخته شوند جنایتکاران به سیما و رخساره شان و بگیرندشان به پیشانیها و قدمها
  • من الغـــریب الی الغـــریب